دل نوشته های دور
تو بکوش زبان و جسمت برسند به ذکر و مستی / تو بــدان بــدان زمان تو بخـدا خـدا پرستي
همه روز بـــد و شـــــام خــرابم همه خــون دل و افسوس و آهم همه شک بر یقین و جان مستم بـدان بر غیر تـــو من دل نبستم دو بيتــــي يـا ربــاعي به شاهي يـا گــدايي همه دربنــــد عشقت رهــــا گـردند الــــهي كــــــلام آخـــرت هنگام رفتن جدايي بعد از آن بين تـو و من همه روزم سيه چون تار مويت چه آتش زد بر اين نـا بــاور تن
نوشته شده در یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ساعت
21:17 توسط جواد مهاجرپور ( مهاجر )| |
نوشته شده در چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ساعت
11:55 توسط جواد مهاجرپور ( مهاجر )| |
نوشته شده در دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۱ساعت
14:46 توسط جواد مهاجرپور ( مهاجر )| |
| Design By : Night Skin |


